دو زبانگی یا چند زبانگی پدیدهای است که تقریباً در همة کشورهای جهان وجود دارد بیشتر ماهیتی میان رشتهای دارد و مورد توجه جامعه شناسان، روان شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت میباشد.دو زبانگی اصطلاحی عام است که معمولاً با دو مفهوم فردی و اجتماعی بهکار میرود. یعنی گاه با فرد دوزبانه سر و کار داریم و گاه با جامعة دوزبانه. در تعریف فرد دوزبانه، همة زبان شناسان اتفاق نظر ندارند؛ به طوری که هارتمن و استورک فردی را دوزبانه میدانند که به هر دوزبان بهطور مساوی مسلط باشد و برخی دیگر مانند هارتمن، ملاک دوزبانه بودن افراد را تسلط و توانایی محدود آنها در هر دو زبان قلمداد میکنند. و این رایش، کسی را دو زبانه میداند که بتواند دو زبان را به تناوب و به جای یک دیگر به کارگیرد. هاکت هم تسلط بر دو زبان را برای دوزبانگی لازم میداند ولی از نظر او الزاماً این تسلط کامل و بومی نیست .