فرایند خواندن به سیستم شناختی فعالی اطلاق می شود که بر مطالب چاپ شده عمل می کند تا خواننده بتواند پیام متن را درک کند. در طی نوشتن متن، هدف نویسنده فعال کردن پیش زمینه ها و دانش زبانی بوده است تا معنایی را تولید کند. اکنون در طی خواندن متن هدف خواننده باید فعال کردن پیش زمینه ها و دانش زبانی برای تولید دوباره معنای مورد نظر نویسنده باشد. بنابراین، معتا به وسیله تعامل بین اطلاعات پیشین خواننده و متن خواندنی تولید می شود.(چستین،222:1988) در پایه های اول و دوم دانش آموزان خواندن را می آموزند اما در پایه سوم آنها می خوانند که بیاموزند. توانایی دریافت معنی از متن – یادگیری مستقل- در پایه های بالاتر مهمتر می شود(additudemag.com www.).
در جریان خواندن ،کودک ابتدا تعدادی نماد نوشتاری را می آموزدکه هر یک از این علایم(واژه ها) افاده ی معنا می کند. سپس او باید بتواند در دفعات دیگری که با این واژه ها روبرو می شود آنها را به سرعت بازشناسد و از دیدن آنها ابتدا به معنا و بعد به مصداق آنها برگردد. در این مرحله کودک در شناخثن نمادهای نوشتاری یا خواندن واژه ها و کلمات مهارت پیدا می کند. سپس وی باید روابط موجود بین معانی و مفاهیم نویسنده را از طریق دیدن این رمزهای نوشتاری بفهمد و تجزیه و تحلیل کند و بالاخره نسبت به آنها استدلال، قضاوت و انتقاد نماید. که می توان در اینجا ادراک و انتقال مفاهیم در خواندن را منظور داشت که مراد تسلط در خواندن خواهد بود.