[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
Learning Sciences / علوم یادگیری
خط و نوشتار
دوشنبه 88 دی 7 , ساعت 2:38 عصر  

زبان و گفتار را در خانه ومحیط زندگی و به طور طبیعی یاد می گیریم ولی خطّ و نوشتار را در مدرسه ، نزدِ معلّم وپس از آموزش فرامی گیریم . برای یادگیری «سخن گفتن» زحمتی نمی کشیم و محتاجِ تمرین و پرسش و تکرار نیستیم امّا برای یادگیری مهارت «نوشتن» ناگزیریم زحمت بسیار بکشیم و از درس و کلاس و مشق و تمرین کمک بگیریم .

 زبان و گفتار ریشه در ذات و طبیعت انسان دارد ؛ حال آن که خطّ و نوشتار ،ذاتی و طبیعی انسان نیست و ریشه در اجتماع و فرهنگِ او دارد .خطّ و نوشتار ، خاستگاهِ فرهنگی و اجتماعی دارد و ساخته ی خود انسان است و قراردادی است. در نتیجه ، برای یادگیری آن ما به استعدادِ طبیعی خاصّی مجهّز نیستیم بلکه باید آن را ، مثل همه ی چیزهای دیگری که ساخته ی انسان اند ، به کمکِ هوش و حافظه و از طریقِ درس و مدرسه بیاموزیم امّا در مورد زبان و گفتار وضع فرق می کند ؛ زیرا استعدادِ یادگیری زبان و گفتار ، طبیعی و خدادادی است و ما به هنگامِ یادگیری زبان ، این استعداد پیش داده را بسته به محیط زندگیدر قالب زبان های مشخّص می ریزیم

   برخلافِ آن چه تصوّر می شود ، خطّ و نوشتار هیچ بخشی از بخش های اصلی زبان و گفتار را تشکیل نمی دهد . خطّ و نوشتار را انسان بنا به ضرورت های اجتماعی و فرهنگی و برای به یاد سپاری و تقویت حافظه اختراع کرده و برای تثبیت زبان و گفتار و انتقال اطلاعات به نسل های بعدی به کار گرفته است .

خطّ و نوشتار به طورِ غیر مستقیم و به واسطه ی گفتار با زبان پیوند می خورد ؛ یعنی ما نخست زبان را به صورتِ گفتاردرمی آوریم .سپس گفتار را به کمکِ خطّ به شکلِ نوشتار می نویسیم . علّت این که ما جملات را در حینِ نوشتن در ذهن خود تکرار می کنیم ، بی گمان همین است . از نکته ی اخیر این نتیجه نیز به دست می آید که خطّ و نوشتار هم - درست مثلِ گفتار - در معرضِ خطا و اشتباه و تنوّع و گوناگونی است .

 رازِ اصلی نیازِ ما به آموختن خطّ و نوشتار این است که زبان پس از آن که از طریقِ گفتار به شکلِ نوشتار درمی آید ، کم کم آن شکل نوشتار از صورتِ گفتاری خود فاصله می گیرد و به مرورِ زمان و در طولِ قرون ، شکلی متفاوت و مخصوص به خود پیدا می کند .


نوشته شده توسط دکتر حسین قاسم پورمقدم | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

Learning Sciences / علوم یادگیری

دکتر حسین قاسم پورمقدم
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 3 بازدید
بازدید دیروز: 75 بازدید
بازدید کل: 486138 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
گوش دادن[2] . هدفها . ارتباط زبانی . انتخاب و سازماندهی روشها . انعطاف پذیری . برنامه درسی زبان ملی‏ - آموزش زبان ملی در دوره ابتدایی . پیام - شناخت زبان - ارتباط زبانی- ذهن و زبان . تجربه زبانی . تفکر مدار . خاستگاه برنامه . راهنمای برنامه درسی زبان فارسی . روش تدریس . زبان آموزی . زبان شناختی . سازماندهی محتوا . شناخت گرایی . شیوه تدوین کتابهای فارسی . عناصر برنامه . عناصربرنامه . فهمیدن . قابلیت مدار .
نوشته های پیشین

برنامه ریزی درسی
علمی و پژوهشی
برنامه درسی فارسی
مهارت های زبانی
نظام آموزشی آلمان
اخبار
خواندن
معرفی کتاب
لوگوی وبلاگ من

Learning Sciences / علوم یادگیری
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

چهار مرحله برای آموزش درک مطلب
درک مطلب
تولد رویکرد ارتباطی در آموزش زبان
مهارت های اساسی قرن حاضر
تلفیق در برنامه درسی - الگوی هانتر و شریر
الگوی طراحی برنامه درسی سیلور و الکساندر
انتخاب و سازماندهی محتوا
راهنمای برنامه درسی حوزه های تربیت و یادگیری
هفت اصل طلایی یادگیری
کلاس انشا : باران
راهبردهای عمومی فهم خواندن
آموزش از راه دور
اهمیت سواد خواندن
[عناوین آرشیوشده]