انعطاف پذیری یا امکان دخل وتصرف دربرنامه درسی زبان آموزی دربرخی عناصرومولفه های این برنامه راهکارهایی برای انعطاف پیش بینی شده است.روشهای یاددهی ویادگیری به گونه ای طرح شده است که معلمان می توانند علاوه بر روشهای پیشنهادی،ازروشهای مناسب دیگری نیزاستفاده کنند.یا در ارزشیابی ازمعلمان خواسته می شود برای مهارت های شفاهی زبان باتوجه به شرایط وامکانات منطقه وتوانمندی دانش آموزان وبه تشخیص خود، نمره بیست را بین مولفه های خواندن، درک مطلب، مفاهیم، نکته های زبانی وادبی، معنای کلمات وعبارات و... منظورکنند.
مشارکت صاحب نظران و معلمان در برنامه ریزی درسی
یکی ازجلوه های نوآوری در برنامه درسی زبان آموزی ، استفاده ازهمکاری وحضور اقشار مختلف دربرنامه ریزی وتولید مواد آموزشی است.علمای تعلیم وتربیت اذعان دارند برنامه هایی اعتبار و قابلیت اجرایی دارند که درکلیه مراحل آن،از طراحی تا تولیدواجرا،معلمان وحتی دانش آموزان نیزمشارکت داشته باشند.برنامه درسی زبان آموزی،دراین زمینه یکی از برنامه های موفق است زیرادرتدوین آن نزدیک به 70 نفر از روان شناسان،زبان شناسان،متخصصان ادبیات کودک ، برنامه ریزان درسی،زبان آموزان، متخصصان زبان و ادبیات فارسی،تکنولوژیست های آموزشی،نقاشان،خوش نویسان،شاعران کودک و نوجوان،نویسندگان وآموزگاران شرکت داشته اند.از همه مهمتراین که،برای تالیف نیزازمشارکت معلمان وصاحب نظران بهره گرفته شده است.این امر نه تنها در برنامه درسی زبان آموزی،بلکه دربرنامه های درسی دیگرهم سابقه نداشته است.حضورهرچه بیشتر صاحب نظران و معلمان،نه تنها ابعادگوناگون برنامه را قوت بخشیده، بلکه سندمعتبری برای قضاوت نسلهای آینده به شمارمی رود.
خاستگاه یا جایگاه برنامه درسی زبان آموزی
هرچندکه برنامه درسی زبان آموزی بنابرسیاست حفظ وحدت ملی باید واحد ودارای خاستگاهی خاص باشد اما برنامه درسی جدید به گونه ای سازمان دهی شده که مناطق آموزشی نیز می توانند خود را درآن ببینند. ازسال 1374« شورای برنامه ریزی زبان آموزی» بادر نظرگرفتن اصول برنامه ریزی درسی سعی کرده کلیه مراحل طراحی ، اجرا و ارزشیابی را به طورمنطقی دردستورکار خودقراردهد.به همین منظور،درآغاز با بررسی نظریات صاحب نظران، متخصصان ومحققان مختلف درزمینه نیازهاومشکلات زبان آموزی و با عنایت به مرحله نیازسنجی،ضرورت های تغییر برنامه مشخص گردید تا برای مراجع قانونی وذی صلاح مستند باشد.این برنامه به گونه ای طراحی وسازمان دهی شده است که باشرایط وامکانات مناطق دوزبانه همخوانی داشته باشد.درواقع یکی ازنمونه های نوآوری دراین برنامه هدایت عناصربرنامه به سوی عام شدن وانطباق باشرایط محلی است.
برنامه درسی زبان فارسی در دوره ابتدایی ایران
زبان فارسی کلید فهم متون گوناگون درسی وغیر درسی و ابزار مهم برقراری ارتباط با دیگران است.هرایرانی باهرگویش محلی ومنطقه ای خاص خود ، ازطریق زبان فارسی برای حفظ هویت و ملیت خود می کوشد.قرن هاست برای همه ایرانیان ،ازهرقوم وقبیله ای ،مسلم شده است که برای موفقیت درامور زندگی، باید ضمن پاسداری واحترام به زبان مادری ،برای یادگیری وتسلط برآن کوشید .
بر همین اساس برنامه درسی زبان فارسی در میان دیگر برنامه های درسی دوره ابتدایی از اهمیت به سزایی برخوردار است و نه تنها در تحکیم و تثبیت روابط اجتماعی موثر است بلکه یادگیری سایر مواد درسی چون ریاضی، علوم، دینی و مطالعات اجتماعی را تسهیل کرده و تعمیق می بخشد.نظام آموزشی به ویژه نظام برنامه ریزی درسی کشور مسئولیت بسیار سنگینی برای تحقق این اهداف و سیاست های آموزشی دارد . به این منظور لازم است برنامه درسی زبان آموزی همواره مورد توجه مسئولان، برنامه ریزان و مجریان آموزشی قرار گیرد.
یافته های علوم تربیتی به طور عام و علم برنامه ریزی درسی به طورخاص ونیز
اندیشه های برجسته برخی مکاتب روان شناسی و زبان شناسی چون « شناخت گرایی» و
« تحلیل گرایی » نشان می دهد که همواره باید در رویکردها و شیوه های زبان آموزی تجدیدنظر شود. به کارگیری علمی و عملی اصول و معیارهای دانش برنامه ریزی درسی در مراحل طراحی ، اجرا وارزشیابی، موجب تعادل در سیر منطقی آموزش وتوسعه و تعمیق مفاهیم مورد نظر می شود. در نتیجه ، امکان وصول به هدف های برنامه بیشتر شده و محتوای آموزشی با نیازهای دانش آموزان و انتظارات جامعه هم سو می گردد.
بر این اساس و با توجه به ضرورت های فرهنگی ، اجتماعی ، دینی و آموزشی ، برنامه درسی مصوب سال 1348 وزارت آموزش و پرورش در فرآیندی کاملا علمی و منطقی مورد بازنگری قرار می گیرد وبه دنبال آن «راهنمای برنامه درسی زبان فارسی» (مصوب 1378) وکتاب های بخوانیم و بنویسیم پنج پایه ابتدایی تولید می شود. از آنجا که معمولا یکی ازعوامل موثردردوام وبقای برنامه های درسی ،طراحی وسازمان دهی خلاق ونوآورانه برنامه درسی وعناصرآن است .